سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قناعت3

 [قسمت دوم از] متن‏ 

و الطمع فی الدنیا أصل کل شر، و صاحبها لا ینجو من النار الا أن یتوب، و لذلک (عن ذلک) قال النبى (ص) القناعة ملک لا یزول، و هى مرکب رضى اللَّه‏

تعالى تحمل صاحبها الى داره، فأحسن التوکل فیما لم تعط و الرضا بما اعطیت، و اصبر على ما أصابک فان ذلک من عزم الامور.

ترجمه‏

و طمعکارى در دنیا ریشه هر گونه کارهاى زشت و اعمال قبیحه است، و شخص طمعکار از آتش و عذاب الهى استخلاص و نجات ندارد مگر آنکه از این خصلت توبه کند. رسول اکرم (ص) فرمود: قناعت مالکیت و سلطنتى است که پاینده است. قناعت مرکب رضایت و خوشنودى پروردگار متعال است، و شخص قناعتکار که سوار قناعت است به وسیله آن به سوى خداوند سیر مى‏کند. پس در آن چیزهایى که تو را داده نشده است، لازمست توکل به خدا کنى. و نسبت به آن امور و نعمتهایى که تو را عطاء شده است، راضى و خوشحال گردى. و در مقابل پیش آمدها و حوادث و ناگواریها که به تو مى‏رسد، باید صبر و تحمل کنى، زیرا صبر به ناملایمات و تحمل در مقابل ناگواریها علامت تصمیم گرفتن و هدف داشتن و جدى بودن است.

شرح‏

همین طورى که قناعت ملازم است با صفات رضا و توکل و موجب قطع شهوات نفسانیه است، طمع نیز منشأ شهوات و تمایلات نفسانى بوده، و بر خلاف قناعت ملازم با اضطراب و نارضایتى و تجاوز از حدود و ناراحتى فکر و خیالات فاسده است. و اینکه بسیار مهم است، و در این احادیث هم تصریح شده است: جهت عظمت و بزرگوارى روحى و شخصیت و بى‏ نیازى حقیقى و مالکیت و سلطنت معنوى شخص قانع است که چنان بر نفس خود مسلط و به مال و جاه دنیا بى ‏اعتناء است که گوئى تمام ملک دنیا را مالک است و در مقابل او شخص طمعکار است که: اگر تمام دنیا را داشته باشد باز از ته دل فقیر و نیازمند و بى‏شخصیت است.

 



منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1360ش. 

 

 

(کو گوش شنوا... خیلی ها تا به جایی می رسند خود را مالک هستی می بینند و ...) 






برچسب ها : ساده ریستی  ,
      

قناعت 2


قال الصادق (ع): لو حلف القانع بتملکه الدارین لصدقه اللَّه عز و جل بذلک و لأبره، لعظم شأن مرتبة القناعة، ثم کیف لا یقنع العبد بما قسم اللَّه له (اللَّه عز و جل) و هو یقول: نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوة الدنیا. فمن أذعن و صدقه بما شاء و لما شاء بلا غفلة و أیقن بربوبیته: أضاف تولیة الاقسام الى نفسه بلا سبب؛ و من قنع بالمقسوم استراح من الهم و الکرب و التعب، و کلما نقص من القناعة زاد فی الرغبة.

ترجمه‏

(باب بیست و نهم در قناعت‏)

حضرت صادق (ع) فرمود: اگر شخص قانع سوگند یاد کند که دنیا و آخرت را مالک شده است؛ البته خداوند عزیز سخن او را تصدیق کرده و سوگند او را امضاء و تصحیح خواهد فرمود، زیرا مقام قناعت‏ بسیار بزرگ و مهم است. و چگونه مى ‏توان به قسمت پروردگار متعال راضى نشد، در صورتى که خدا مى‏ فرماید: معیشت دنیوى مردم را در میان آنان قسمت کرده ‏ایم.

پس کسى که ایمان داشته و پروردگار جهان را تصدیق کند به آنچه خواسته و  براى آنچه خواسته است، و غفلت را از خود دور کرده، و به مقام ربوبیت و مربى و مدبر بودن او یقین پیدا کند، البته قسمت ها را از خدا دانسته و بدون توجه به اسباب و وسائل ظاهرى متوجه پروردگار متعال مى ‏شود. و کسى که به قسمت و داده خدا راضى و قانع شد؛ از فکر و غصه و زحمت نجات پیدا کرده و راحت مى ‏شود، و هر چه قناعت کمتر باشد؛ حرص و طمع بیشتر شده و زحمت و ناراحتى و فکر افزونتر خواهد شد.

 

شرح‏

قناعت اگر در تمام مراحل زندگى (پوشاک، خوراک، مسکن، شهوات، تمایلات نفسانى، ثروت، ملک) صورت بگیرد؛ ریشه طمع و شهوت و هوى ‏هاى نفسانى قطع شده، و با آسایش خاطر و راحتى تن و دل مى‏توان توجه کامل به عالم روحانیت و لقاء پروردگار محبوب پیدا کرد. و باید متوجه شد که به مقتضاى (منهومان لا یشبعان طالب علم و طالب مال) طالب دنیا از نظر علاقه و محبت قلبى هرگز سیر نخواهد شد اگر چه تمام دنیا را مالک باشد، زیرا دنیا محدود است، ولى علاقه و طلب همیشه در ازدیاد و شدت بوده و تمام‏شدنى نیست. و طالب دنیا پس از دارا شدن تمام دنیا مى‏ باید باز به همان مقدار قناعت کرده، و حرص و طمع خود را محدود نماید. پس چه بهتر است که این امر (قناعت) در همان مرحله اول صورت گرفته، و پس از بدست آوردن حد اقل وسائل زندگى، حرص و طمع و شهوت و علاقه خود را محدود کرده، و از فعالیت بیجا و زحمت و مشقت بى‏نتیجه خود دارى نموده، و خود را مبتلا و گرفتار نسازد. البته استفاده از دنیا به مقدار حاجت و لزوم در زندگى است، و اضافه بر آن غیر از تحمل زحمت و مشقت نتیجه‏ اى نداشته، و از توجهات غیبیه و عوالم روحانیت و سیر به سوى سعادت و کمال و حقیقت نیز محروم خواهد شد.

در سر نه هواى مال و جاهى دارم*

در دل نه غم زر و سپاهى دارم

صاحب نظرى توجهى گر بکند*

چون آینه چشم یک نگاهى دارم‏

 



   منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1360ش. 





برچسب ها : ساده زیستی  ,
      

آثار نمک خوردن

  آثار خوردن نمک قبل و بعد غذا

در حدیث موثق از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرمؤمنان (علیه السلام):

 "خدای تعالی از او هفتاد نوع بلا را دفع می کند که آسان ترین آن ها خوره باشد."

در روایت دیگری چنین آمده:

" از 72 نوع بلا در امان خواهد بود و از جمله ی آنهاست:

1.     دیوانگی

2.     خوره (جذام) 

3.     پیسی"

در روایت دیگر چنین آمده:

"عافیت دهد از

1.     درد گلو

2.     درد دندان

3.     درد شکم

در حدیث معتبر از امام باقر(علیه السلام):

"در نمک شفای هفتاد نوع از انواع درد است و اگر مردم بدانند که چه منفعت هایی در نمک است فقط با آن بیماری هایشان را درمان می کنند."

فرمود: "حق تعالی به موسی وحی فرمود که به قوم خود فرمان ده تا غذای خود را با نمک آغاز کرده و پایان دهند، و اگر به خاطر ترک این فعل، به بلایی گرفتار شدند فقط خود را سرزنش کنند.

پیامبر را در نماز عقربی نیش زد، پس نمک ساییده خواست و بر محل درد مالید و فرمود:

 "اگر مردم منفعت های نمک را بدانند محتاج تریاق فاروق (نوعی مسکن) و غیر آن نشوند."

آویشن و نمک (برگرفته از روایات)

1.     بادها را دفع می کند

2.     انسداد را باز می کند

3.     بلغم را می سوزاند

4.     موجب ادرار می شود

5.     موجب خوشبویی دهان می شود

6.       معده را نرم و لقوه را دفع می کند

7.       قوت بر جماع را زیاد می کند

مالیدن نمک دفع زهر عقرب و گزندگان می کند

و روایات دیگری هم در این زمینه وجود دارد.

 

 

. به یقین اگر نمک دست کاری نشود و طبیعی و سالم باشد همان آثار را خواهد داشت و جای آن دارد محققان عزیز کشورمان به تحقیق پیرامون کلام اهل بیت بپردازند و جامعه را از این همه درد و آشفتگی برهانند

 کتاب بی نیاز از طبیب





برچسب ها : بی نیاز از طبیب  ,